فصل اوّل بوده است
خاطراتش ماندگار
میرسد از هر طرف
بوی گلهای بهار
فصل دوّم، فصل گرم
هست محصولِ زیاد
رنگ و شکل میوهها
چون که میماند به یاد
فصلِ سوّم فصل رنگ
هست و نقاشِ جهان
میزند انواعِ رنگ
روی دشت و آسمان
بعد از اینها میرسد
فصلی از یخ بستگی
کم نمیگردد از آن
گرمیِ دلبستگی
از تماشای جهان
این چنین آید به دست
این جهان میمیرد و
خالقِ ما زنده است
زنده میگرداند او
مردهها را در بهار
ماندهام حیران در این
قدرت پروردگار
فصلها، نعمتهای خدا هستند، در طول یک سال، چهار نوع فصل میآیند و میروند. بهار، تابستان، پاییز و زمستان از فصلهای زیبای سال هستند و در هر فصل میوه و محصولی جدید به بازار میآید. اگر هر سال فقط یک فصل داشت زندگی برای ما خیلی یکنواخت میشد و خیلی از نعمتهای خدا دیگر به وجود نمیآمد. مثلاً اگر بهار نبود درختها و گلها شکوفه نمیکردند، اگر تابستان نبود و هوا گرم نمیشد خیلی از میوهها که به گرما نیاز دارند، نمیرسیدند. اگر پاییز و زمستان هم نبود، این همه برف و باران نمیبارید و زمین کم کم از بیآبی، خشک میشد.