در میان قبلیه قریش، دختری به پاکی و نجابت آمنه پیدا نمی شد. اگر چه او در دوره جاهلیت زندگی...

ابوطالب در خانه، منتظر ورود همسرش بود. زیر لب ذکر می گفت و با خداوند، راز و نیاز می کرد....

خانم خدیجه دختر خویلد، خانه ای مجلل داشت که اداره آن به عهده غلامان و کنیزان بود. در شهر مکه...

مدت زیادی از رحلت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) نمی گذشت. اوضاع جامعه آشفته و به...

عده ای از سران مشرکان مکه در میان راه ایستاده بودند آنها بلند بلند حرف می زدند و می خندیدند....

مجلس عروسی، شادی آور بود. همه اهل مدینه می دانستند که امشب، شب دامادی حنظله است. با اینکه پدرش از...

کاروان در میان طوفان شن، آرام پیش می رفت و باد، رد پای کاروانیان را از بین می برد. مردان...

هنوز به سن نوجوانی نرسیده بود. چهره ای جذاب و دوست داشتنی داشت و با مادرش سفر می کرد او...

سه هزار نفر از مسلمانان و یاوران رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در منطقه ای بیرون از...

روزی از روزها، وقتی که مرد مسیحی در حال آبیاری درختان خرما بود صدای اربابش را شنید که با یکی...

پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) از مکه به مدینه هجرت کرده بود دیگر مشرکان مکه، محمد(صلی الله...

مشرکان مکه دور گودالی که از هیزم فراوانی انباشته شده بود دیده می شدند. آنها دیوانه وار فریاد می زدند...

لاغر اندام و کوتاه قد بود، اما چهره ای آرام و نورانی داشت. از نزدیکترین اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه...

برده سیاه را بدون لباس، روی زمین داغ و سوزان خوابانده بودند. روی سینه اش سنگ بزرگی قرار داشت و...